#شب های_روشن اثر #فئودور_داستایوفسکیقبل از شروع می گویم که با یک داستان فوق العاده رو به رو هستید، رمانی که شما را جادو خواهد کرد و بدون شک مغلوب #هنر #نویسنده خواهید شد.
این #داستان، روایتی به شدت واقعی و دردناک از اجتماع آدمهایی است که به پیرامون خود بیتوجهاند. راوی شبهای روشن، چنان در خود فرورفته و در خود غرق شده است که بود و نبود او به چشم هیچ یک از اهالی شهر نمیآید. شاید این راوی بیچاره که سرانجامی جز فراق و تنهایی برایش نیست، سمبلی باشد از سرگشتگی و بیگانگی انسان امروز با تمام هراسهای بیپایانش.
داستان، حکایت چهار شب متوالی زندگی مردی است که خجالتزده از جامعۀ انسانی اطرافش، خود را در خیالهای مداوم محصور کرده است. این مرد رؤیاپرداز خیالاتی، از کنار آدمهای دور و برش میگذرد و به قصۀ زندگی تمام آنها فکر میکند، بیآن که توان برقراری ارتباط با هیچکدامشان را داشته باشد. این است که دل به دیوارها و خانهها میسپرد.
ذکاوت #داستایوفسکی، درهمین بزنگاه است که مشخص میشود. ناستنکا، از تمام زیر و بمهای زندگیاش حرف میزند، اما راوی تنهای ما، از خود هیچ نمیگوید و مخاطب حتی متوجه نمیشود که در تمام مدت داستان، با کسی همراه بوده که از گذشتۀ او هیچ نمیداند، اما چنان با روح او عجین است که گویی از آغاز در کنارش بوده است. داستایوفسکی، تنهایی، سرخوردگی، انزواطلبی و درونگرایی شخصیتش را نه تنها در ظاهر داستان، بلکه حتی در باطن روایت آن نیز نشان میدهد و به مخاطب میفهماند چنان قلم شگفتانگیزی دارد که میتواند او را وادار کند پا به پای راوی اشک بریزد، بیآنکه نشانی از او در ذهن داشته باشد یا سطری در وصف او خوانده باشد.
#حسین_نوروزی
#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم
#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime#vscobook#bookstagram#booklover#instabook #hossein_norouzi