ادبیات ادبیات استرالیا استیو تولتز پیمان خاکسار جزء از کل رمان نشر چشمه حسین نوروزی

رمان جزء از کل نوشته استیو تولتز ترجمه پیمان خاکسار

“مدت هاست که نبودم.که این  نبودنم خود، بودن بود ”سلام به همه دوستان و عزیزان، قریب یکسال است که حضور جدی در فضای مجازی نداشتم، امکانات ما محدود و زندگیمان محدودتر، به همین دلیل “نبودنم را خود بودن” بدانید.محل گزافه گویی نیست، در این پست قصد دارم با یکی از ارزشمندترین کتاب های این چند سال اخیر آشنا کنم، رمان جزء از کل نوشته #استیو تولتز با ترجمه #پیمان خاکسار عزیز  (استاد انتخاب هایی روشن)به نظرم هوش #نویسنده #رمان قابل ستایش است، او توانسته در عصر حوصله های کم، یا بهتر بگویم #عصر_تویتری #رمان_بلند حدودا ۷۰۰ صفحه ای خود را به صورت  #خرده_نوشته هایی #تویتر ی چشم نواز به ما ارائه کند، پیمان عزیز خوب اشاره دارد که هر صفحه کتاب می توان جمله ای تاثیر گذار استخراج کرد.#رمان_پلیسی است اما هدف اصلی پیرامون #مرگ یا #ترس_از_مرگ است. درجایی از کتاب میخوانیم ” زمانی می افته که مردم مرگ رو میبینن، یعنی همیشه. اون ها مرگ رو میبینن ولی فکر میکنن روشنایی دیدن. این برای من هم اتفاق میفته . وقتی ته دلم حس میکنم دنیا معنایی داره، میدونم که این معنا در حقیقت مرگه ولی چون دوست ندارم مرگ رو توی روز روشن ببینم ذهنم توطئه میکنه و میگه : گوش کن نگران نباش. تو موجود ویژه ای هستی و…”دیدگاه #شخصیت های داستان برپایه #نظریه #فلسفی #هستی_گرایی یا #اگزیستانسیالیسم بنا شده طوری که #سارتر میگوید: ما محکومیم به آزادی، انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم؛ و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم.نظر #شیخ_اشراق #سهرودی ، #داستایوفسکی #نیچه و #سقراط اینچنین است “«زندگی نیازموده، ارزش زیستن ندارد» . در داستان نیز به جملات زیادی با این مضامین روبه رو می شویم:  ”
 غرور اولین چیزیه که باید تو زندگی از شرش خلاص بشی. غرور برای اینه که حس خوبی نسبت به خودت داشته باشی. مثل این می‌مونه که کُت تن یه هویج پلاسیده کنی و ببریش تئاتر و وانمود کنی آدم مهمیه”
یا
  آدمها شبیه زانویی میمونن که یه چکش کوچولوی لاستیکی به شون میخوره. #نیچه یه چکش بود. #شوپنهاور یه چکش بود. #داروین یه چکش بود. 
یا
 آه کشیدم، امان از آدم و این اصولش! حتی در دوزخی بی‌قانون هم باید برای خود شرافت قایل شود، تمام تلاشش را می‌کند تا بین خودش و بقیه‌ی موجودات فرق بگذارد. 
یا
 باید و نبایدهای سال نو اعترافی است حاکی از این که می‌دانیم مقصر بدبختی‌های‌مان خودمان هستیم نه دیگران. 
یا
 خلاصه می‌گم. چون آدم‌ها این‌قدر فانی بودنِ خودشون رو انکار می‌کنن که تبدیل می‌شن به ماشین‌های معنا، نمی‌تونم به هیچ‌چیز فراطبیعی باور داشته باشم، چون فکر می‌کنم خودم اون‌ها رو به خاطر میل مذبوحانه‌م به خاص بودن و بقا جعل کرده‌م. 
همانطور که قبلا اشاره کردم جملات زیبا کم ندارد و میتوان تک تک آنها را اینجا نقل کرد، در کل عرض میکنم این کتاب بقدری ارزشمند است که برای مطالعه آن جای هیچگونه تعللی را باقی نمی گذارد.جا داره اینجا از مجتبی شکوری عزیز به خاطر معرفی کتاب در برنامه کتاب باز تشکر کنم که چکشی جدید به روح من زد.‎#حسین_نوروزی‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime#vscobook#bookstagram#booklover#instabook #hossein_norouzi  
معرفی کتاب فکوس دینیل گیل من focus

کتاب تمرکز نوشته دانیل گلمن

کتاب تمرکز نوشته دانیل گلمن icon-thumbsup

چند وقتی هست که خواندن رمان را کم کردم و بیشتر مطالعات تخصصی قرار داده ام، در انتخاب هایم هم مثل رمان با وسواس عمل می کنم و اکثرا کتاب های رفرنس در لیست های مطالعه قرار میدهم
درکتاب قبلی (قدرت عادت) که به چگونگی شکل گرفتن رفتار اشاره داشت پرداختم، عادات یکی از مهمترین عوامل موفقیت ما در زندگی ماست، این نکته بسیاراهمیت دارد که به دلیل ظرفیت پایین انسان (قدرت فیزیکی) همچین محدود بودن زمان بایستی بسیاری از کار ها را در سیکل و چرخه عادت قرار بدیم تا بتونیم بهترین نتیجه رو کسب کنیم، کتاب تمرکز نیز اگر در کنار قدرت عادت قرار بگیره میتونه عملکرد فکری و فیزیکی ما رو به طرز غیر قابل باوری بهبود ببخشه در ادامه سعی می کنم نکات مهم رو اشاره داشته باشم.

این کتاب به تکنیک تمرکز اشاره دارد که در رسیدن به موفقیت در زندگی حائز اهمیت است در مثالی از کتاب قانون ده هزار ساعت رو زیر سوال میبره و میگه اگر تکنیک اشتباه باشه شما ۱۰ هزار ساعت هم که صرف کاری کنید هیچ وقت نمی تونید توی اون موفق باشد.

دقت کردید وقتی برای مدتی تلفن همراه خود را چک نمی‌کنیم دچار دل‌هره‌ی از دست دادن پیغام‌ها، ای.میل‌ها و ارتباطات خود می‌شویم. هنگامی هم که سراغِ گوشی می‌رویم و پیغام جدیدی نمی‌بینیم ناراحت می‌شویم. از این شاخه به آن شاخه پریدن و پاسخ دادن به محرک‌های مختلف و در معرض اطلاعات بسیار زیاد بودن باعث می‌شود که ما آن‌گونه که نویسنده توصیف می‌کند «در عصر حواس‌پرتی» زندگی کنیم. سر زدن مرتب به تلگرام، توییتر، ای.میل و رابط‌هایی از این دست ما را دچار مشکل عدم تمرکز کرده‌است. ما نمی‌توانیم تصمیم بگیریم در لحظه به چه چیزی توجه کنیم.
با این وجود، نویسنده تمرکز کردن را ممکن می‌داند. آن‌چه باید بیاموزیم این است که چه‌گونه تصمیم بگیریم که «من می‌خواهم به این چیز توجه کنم و به چیزهای دیگر فکر نکنم». درواقع کنترل اوضاع را به دست بگیریم و توجه خود را به‌صورت ارادی معطوف به چیزی کنیم و اجازه ندهیم حواس‌مان به چیزهای دیگر پرت شود. به‌طور مثال روزنامه‌نگاران نیویورک تایمز همگی در یک سالن بزرگ و پرسروصدا کار می‌کنند اما می‌توانند بر روی کار خود متمرکز شوند و بدون این‌که سروصدای دیگران حواس‌شان را پرت کند، کارهای بسیار زیاد خود را در طول روز انجام دهند. نویسنده این مثال را نمونه‌ای از ارادی بودن تمرکز می‌داند.
اراده‌ی همه برای تمرکز قوی نیست. اکثر مردم در طول مدت‌زمان کاری مشغول خیال‌پردازی هستند یا برای کارهای غیرمفید وقت تلف می‌کنند. به همین دلیل تقویت مهارت توجه ارادی اهمیت زیادی دارد. ما باید بتوانیم هروقت لازم داریم روی چیزی که می‌خواهیم تمرکز کنیم و حواس‌مان به چیزهای دیگر پرت نشود.
ای تقویت توانایی تمرکز و جلوگیری از حواس‌پرتی، دو تمرین لازم است. این دو تمرین از آن‌جا ناشی می‌شود که ذهن ما درواقع دو جور کار می‌کند. یکی از بالا به پایین و دیگری از پایین به بالا. ذهن پایین به بالا دستور کارهای خودکار را صادر می‌کند. سریع است و با احساسات به سرعت تحریک می‌شود و به آن پاسخ می‌دهد. به همین دلیل افرادی که با این شیوه‌ی ذهن بیش‌تر کار می‌کنند نسبت به محرک‌های محیطی آسیب‌پذیرتر هستند.

ذهنی که برنامه‌ریزی را انجام می‌دهد و به ما کمک می‌کند چیزهای جدید یادبگیریم، ذهن بالا به پایین است. این کارکرد ذهن را می‌توان به‌صورت ارادی کنترل کرد. عده ای را در یک صف تصور کنید. بعضی از این عده ممکن است چنان غرق در افکار خود باشند که اگر کسی نوبت آن‌ها را هم رعایت نکند متوجه نشوند. اما کسانی که روی محرک‌های محیطی حساس هستند قطعاً به این کار واکنش نشان خواهند داد.

اما تمرکز داشتن برای رسیدن به هدف فقط لازم است نه کافی.برای موفق شدن و رسیدن به هدف، ما نیاز به «اراده» و «انگیزه» نیز داریم.یکی از راه‌های ساخت این تمرکز آن است که کاری را انجام دهیم که دوست داریم. اگر کاری که انجام می‌دهم بازتاب چیزهایی باشند که شخصاً برای ما ارزش دارند، ما فرد با اراده‌تری خواهیم شد. چرا که کار کردن برای رسیدن به هدفی که آن را دوست داریم به ما انگیزه می‌دهد و دست‌یابی به نتیجه را نیز با اهمیت‌تر می‌کند. ما از کار و از نزدیک شدن به هدف لذت می‌بریم.عامل دیگری که کتاب بر آن تاکید می‌کند یک‌دلی (Empathy) است. یک‌دلی در دو نوع یک‌دلی شناختی (Cognitive Empathy) و یک‌دلی احساسی (Emotional Empathy)‌وجود دارد. یک‌دلی شناختی همان چیزی است که به ما کمک می‌کند خود را جای دیگران بگذاریم و آن‌ها را درک کنیم. این، چیزی است که بیماران روانی نیز از آن برخوردار هستند. آنان اگر کسی را ببینند که معشوقش درگذشته، می‌توانند اندوه او را ببینند و دریابند که او ناراحت است اما از سوی دیگر احساس او را حس نمی‌کنند. به همین دلیل است که می‌توانند دیگران را بازی‌چه کنند و از آن‌ها استفاده‌ی ابزاری کنند.

خلاصه‌ی کتاب تمرکز این‌که نویسنده سه‌جور تمرکز را بر می‌شمرد. ۱-تمرکز درونی ۲-تمرکز بیرونی و ۳-توجه به دیگران. درباره‌ی اهمیت و کارکرد هرکدام از این سه نوع توضیح می‌دهد و متذکر می‌شود که تمرکز داشتن کارآیی ما را بالاتر می‌برد و توانایی‌مان برای موفق شدن را بیش‌تر می‌کند. زندگی‌ای که در آن توجه ما به خودمان، دیگران و محیط است، هم زندگی روزمره‌ی ما را بهتر می‌کند و هم آینده‌ی ما را.

علاوه بر این توجه و تمرکز در سطح سازمانی نیز اهمیت بسیاری دارد چون رهبر سازمان باید هم خود دارای تمرکز باشد و هم تمرکز گروهش را به سمت چیزی که هدف سازمان است معطوف کند.

علی‌رغم همه‌ی این فواید تمرکز، نویسنده توصیه می‌کند گاهی اوقات نیز تمرکز خود را از همه‌چیز برداریم. به حواس‌مان استراحت دهیم و اجازه دهیم سیالانه حرکت کند. این کار نتایج خوبی هم به‌همراه خواهد داشت و باعث می‌شود به چیزهایی دست یابیم که هنگام تمرکز امکان دست‌یابی به آن را نداشتیم.

پیشنهاد می کنم مطالعه این کتاب را از دست ندهید، آموزه های زیادی برایتان به همراه خواهد داشد.

 

معرفی کتاب قدرت عادت

کتاب قدرت عادت

کتاب قدرت عادت

بعد از مدت ها تصمیم دارم شما رو با کتابی خوبی خارج از سرزمین رمان ‌و داستان آشنا کنم، این اثر علمی در ارتباط با عادت هاست، عنوان می کند عادت ها تا چه اندازه در زندگی ما تاثیر دارند و چگونه می تونیم عادات مفید و مثبت در خودمون پرورش بدیم و یا عادات منفی رو از خودمون دور کنیم و به جرائت می توان گفت به شرط درک صحیح می تواند راه و رسم زندگی هر فردی را تغییر دهد.

#قدرت_عادت (The_Power_of_Habit#)، به پرسش و چرایی درباره کارهای مختلف که افراد در زندگی خود انجام می دهند، می پردازد و با شناسایی زمینه های ایجاد عادت های مثبت و منفی در #زندگی، روشی برای تغییر آنها ارائه می نماید.

به صورت کلی طبق گفته کتاب هر عادت سه بخش داره: سرنخ، روتین و پاداش. برای پرورش عادات مثبت و هم چنین از بین بردن عادات منفی حیاتیه که بتونیم سرنخ رو که باعث میشه مغز ما به صورت خودکار فرآیندی رو به عنوان عادت انجام بده به خوبی شناسایی کنیم. کتاب برای اثبات ادعاهاش پر است از آزمایشات مختلف علمی که در این زمینه انجام گرفته و هم چنین داستان هایی از کسب و کارهایی که موفق شدند با پرورش
عادات مثبت در سازمان و یا استفاده از عادات مشتری هاشون سود کلانی به دست بیارن.
به زبان ساده این کتاب عنوان می کند انسان‌ها کارهایشان را به وسیله قدرت اراده آغاز می کنند، عملکرد اراده شبیه عملکرد یک ماهیچه در بدن است و همان طور که یک که ماهیچه پس از انجام فعالیت از قدرتش کاسته می شود ، اراده شما هم بعد از مقداری فعالیت خسته شده و از ادامه کار باز می ایستد و این دلیل انجام ناقص خیلی از کارها و فعالیت هاست مانند ورزش.
راهکار ؟ شما باید باقدرت اراده فعالیت را شروع کرده و آن را با قدرت عادت تبدیل به یک فعالیت کامل کنید و این راهکار تمام انسان‌های موفق با پشتکار بالاست، انیشتن را در نظر بگیرید ایشون با تکیه به قدرت عادت تونست تمام این ایده و اختراعات رو به سر انجام برسونه و پس متوجه شدیم پشتکاراز همین قدرت عادت سرچشمه میگیره
مثال های مثبت ومنفی زیادی در رفتار ما وجود دارد، مثل سیگار کشیدن یا ورزش کردن که میتونیم با تکیه بر این موضوع اون ها را نهادینه یا رفع کنیم
دانستن بیشتر منوط به مطالعه این کتاب هست و من شدیدا به شما توصیه می کنم.#کسب_کار #حسین_نوروزی
‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم
#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime#hossein_norouzi
#عکاسی #طراحی
#Photography #design #biz

img_2778.jpg

معرفی کتاب بیچارگان داستایوفسکی ترجمه سروش حبیبی

#داستایفسکی #نویسنده محبوب من است. نابغه ای است که دیگر تکرار نمی شود. بیچارگان، اولین رمان اوست که فرم روایت آن نامه نگاری است. مهمترین ویژگی آثار نویسندگان بزرگ یکدستی نگاه و ذهنیت آنها در همه آثارشان است. از این نظر بیچارگان، همان جنایت و مکافات است. همان برادران کارامازوف است. با روایتی دیگر.

#بیچارگان یک کتاب #ناتورالیستی است. ناتورالیست­ها آدمی­زادگان را قربانی وضعیتی می­دانند که خودشان نقشی در به وجود آوردنش ندارند و اسیر نیروهایی خارج از توان و وضعیت خود هستند و هیچ راه گریزی هم برای­شان نیست. رفتاری که آن­ها از خود بروز می­دهند از یک سو از فشارها و سائقۀ درونی آن­ها سرچشمه می­گیرد و از سویی دیگر در واکنش به نیروهای محیطی و اجتماعی است. به عبارتی آن­ها نه قادر به مهار غریزه­های خود هستند و نه می­توانند در برابر نیروهای محیطی و اجتماعی کاری بکنند و به همین سیاق داستایفسکی هم به داستانش نمک و فلفل اضافه نمی­کند و نمی­خواهد با افزودن شکر شیرینش کند. او می­رود تا ناهماهنگی­های جهان هستی، درون آدمی و اجتماع را درست در جایی نشان بدهد که نویسندگان دیگر هارمونی را در آن پیدا کرده­اند.

ترجمه بسیار روان و عالی خشایار دیهمی هم لذت را دوچندان کرد. استفاده از کلمات خوش نقشی مثل “مامکم” عالی بود.

داستان بیچارگان ساده‌ است اما این سادگی از قدرتمندی‌اش در تاثیرگذاری بر مخاطب اصلا نمیکاهد. نامه‌نگاری مرد و زنی به نام ماکار و واروارا است که با هم فامیل دور هستند. جفتشان به معنی واقعی بیچاره هستند. #فقیر و در خانه‌هایی حقیر در نزدیکی هم زندگی میکنند. همسایگان آنها هم بدتر از آنها. در حین نامه نگاری این دو داستان زندگی خود را تعریف میکنند. داستانی از سرگذشت تاریک و بدشان که البته آینده‌ای هم برایشان بهتر رقم نمیخورد.

#داستان تاریک است اما نه پوچ. احساسات انسانی را همان طور که آزمایش خون از جسم انسان ارائه میدهد، داستایوفسکی از روح انسان خبر میدهد. تک به تک جزییات احساسات انسانی و چقدر که زیباست، اثری از #عشق نیست اما روایتی از دوستداشتن است. روایت زیبا به نقش کلمات

ماکار آلکسییویچ درحالیکه وضع ظاهر را بی اهمیت میخواند، در نامه ای میگوید: «آدم پالتو را برای دیگران میپوشد، چکمه را هم همینطور… من به پالتو و چکمه احتیاج دارم تا بتوانم شرف و آبرویم را حفظ کنم

خودمانی عرض کنم این #رمان به صورت روایت نامه ای میان دو تن است. دختری جوان و مرد مسنی از خویشاندان دخترک که در دو مجتمع در کنار هم زندگی می کنند و ترجیح می دهند به جای دیدار حضوری با هم به جهت شایعات همسایگان از طریق مستخدمه ای با هم نامه نگاری کنند. موضوع داستان روایت فقر است. عده ای این رمان را متاثر از داستان شنل H ی نیکولای گوگول می دانند

در این اثر به این نکته بارها اشاره می کند که سقفِ آزادی رابطه ی مستقیم با قامتِ فکری مردمان دارد.

در جامعه ای که قامتِ تفکر و همت مردم کوتاه باشد، سقفِ آزادی هم به همان نسبت کوتاه می شود.

وقتی سقف کوتاه باشد آدم های بزرگ سرشان آنقدر به سقف می خورد که حذف می شوند، آدم های کوتوله اما راحت جولان می دهند مردمِ عوام هم برای بقا آنقدر سرشان را خم می کنند که کوتوله می شوند و سقف ها پایین و پایین تر می آید و مردم بیشتر و بیشتر قوز میکنند تا اینکه کمر خم می شود و دیگر نمی توانند قد راست کنند

شبهای_روشن را در من دوباره زنده کرد

#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم

‏#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime #hossein_norouzi

#عکاسی #طراحی

#Photography #design

img_1961.jpg

پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی

پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی در نگاه اول، به شکل فریب آمیزی یک داستان ساده به نظر می آید. این رمان کوتاه اگرچه حجم نسبتا کمی دارد، اما سرشار از درام است و به شکلی زیبا ، استقامت انسان در سخت ترین دوران زندگی را به نمایش می گذارد.

سانتیاگو می‌تواند نماد انسان در برابر دریای مشکلات زندگی باشد. سختی پس از سختی، تنهایی و دشواری بدون پایانی خوش، انسانی در رنج که با این حال همواره امیدوار است و از سرنوشتش شکایتی نمی‌کند و فقط به سوی هدفش پیش می‌رود. هیچ درد و رنجی سانتیاگو را از سعی و تلاش باز نمی‌دارد. به قول خودش «برای مرد که درد معنی ندارد.»

این داستان تصویری کامل از زندگی را ارائه می دهد. پیرمرد برای شکار ماهی و بردن آن به خانه هر کاری انجام می دهد. او هیچ اشتباهی نمی کند و تمام کارها را به درستی انجام می دهد، ولی باز هم کافی نیست. سانتیاگو به منظور حفظ غنیمت باارزشی که با سخت کوشی به دست آورده است، به تلاش خود ادامه می دهد و حتی با کوسه ها هم مبارزه می کند. در زندگی همه ما پیش آمده است که برای دست یافتن به یک هدف؛ همه کار انجام می دهیم، تمام کارها را به درستی به سرانجام می رسانیم، اما به یک باره تمام رویاها و امیدهایمان بر باد می رود. با این وجود اما همینگوی می خواهد درباره مساله دیگری صحبت کند، او می خواهد بر اهمیت همین تلاش ها تاکید کند. زندگی هرقدر هم سخت و ناعادلانه باشد، اما باز هم امکان دستیابی به امیدها و رویاها وجود دارد. پیرمرد و دریا می تواند یک رمان الهام بخش برای هرکسی باشد.

پیرمرد و دریا،تقابلی ست میان امید و ناامیدی،انسان و طبیعت،و حس مبارزه طلبی یک انسان که تا پایان داستان در رمان جاری ست، پیرمرد در واقع نماد اراده ی انسانی برای پیروزی بر طبیعت خشن دریا است،طبیعتی که هم دوستش می دارد و هم با آن به مبارزه برمی خیزد.

زاویه دید داستان سوم شخص ( دانای کل ) است. راوی ذهن تمام شخصیتهای داستان حتی خوابهای پیرمرد را می کاود و هر آنچه را که لازم می داند به خواننده می گوید . داستان کلاسیک است .

« آدمی می میرد ، اما شکست نمی خورد . »

در انتها مطالعه این اثر پیشنهاد می کنم

#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#مطالعه#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم #مدیریت

‏#hossein_norouzi

#عکاسی #طراحی

#Photography #design

img_1948.jpg

یکی مثل همه فیلیپ راث با ترجمه استاد عزیزم جناب خاکسار

یکی مثل همه فیلیپ راث با ترجمه استاد عزیزم جناب خاکسار

مضمون کتاب از نمایشنامه‌ای قرون وسطایی با همین نام گرفته شده است. در کتاب یکی مثل همه نیز شخصیت اصلی داستان مردی بی‌نام و بی‌خدایی است که برای رویارویی با مرگ آماده نیست و تمام زندگی خود از این لحظه هراسیده است.

شخصیت اصلی داستان که بی نام است, تباری یهودی دارد اما مذهبی نیست، از نظر او آدمها به دنیا می آیند که زندگی کنند و بمیرند , اما از این زاویه دید , تنها چیزی که داریم همین “بدن”مان است و بدن هم رو به زوال و فرسودگی است و مرگ سرنوشتی محتوم.

زندگی او به دو دوره قابل تقسیم است: دوره اول همان بهشت کودکی است که برادرش به صورت مختصر در کنار تابوت برای جمع بازگو می کند و مشخصه اش دور بودن از هرگونه ترس و نگرانی است . دوره دوم برزخ فرسودگی! که از زمان اولین مواجهه او با بیمارستان و آشنا شدن با مرگ, شروع می شود و به همین خاطر عموم وقایع مورد اشاره در داستان با بیماری های او کدگذاری و بیان می شود.

موضوعات اصلی قابل تعامل کتاب:

میل به جاودانگی:

یکی از رویاهای بشر از ابتدای تاریخ پیدا کردن راه و توجیهی است برای فرار از همین عمومیت وحشتناک مرگ ؛ گاه در قالب مذهب, گاه در قالب هنر و امثالهم …اصولن پیشرفت پزشکی و تمسک به آن در راستای همین است که خدای ناکرده یک دقیقه زودتر نمیریم!

پیری:

ما در طول عمرمان مشغول مبارزه با روند فرسودگی بدن مان هستیم اما از یک زمانی به بعد , این یک نبرد بی امان است… نبردی بی امان در زمانی که از نظر توان بدنی در ضعیف ترین حالتیم…فرایندی که نویسنده آن را به قتل عام تعبیر می کند.

چند برداشت از کتاب:

– مرگ زمانی می آید که کمتر از همیشه به یادش هستیم

– این که کسی قصد دلگرم کردن آدم را داشته باشد اصلن چیز کمی نیست, خصوصن اگر آدمی باشد که به طور معجزه آسایی هنوز دوستت دارد.

– همه عزیزانمان و خودمان باید بیشتر از این عمر کنیم. می دانم.

– بدترین جنبه تنهایی: باید سخت تلاش کنی تا ذهن گرسنه ات را از نگاه به گذشته بازداری تا نابود نشوی.

در انتها مطالعه این اثر پیشنهاد می کنم

#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#مطالعه#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم #مدیریت

‏#hossein_norouzi

#عکاسی #طراحی

#Photography #design

img_1892.jpg

معرفی کتاب دختر پرتقال یوستین گوردر نشر هرمس

سلام ، زندگی با مسائل پرشمارش فرصت ارایه مطالب رو از من می گیرد، امروز به معرفی کتاب دختر پرتقال از یوستین گردر که به پیشنهاد یکی از دوستان خواندم می پردازم.

«یوستین گردر» که قبلا کتاب دنیای سوفی ایشان را معرفی کردم، یک معلم فلسفه است وسوال های بی پاسخ را ردیابی می کند. این رمان نفوذ بیشتری در میان خوانندگانِ کنجکاو و علاقه به فلسفه دارد بخصوص اگر از زندگی، تصویر فلسفی ترسیم کنند.

زندگی مملو از اتفاق‌های به ظاهر بی اهمیت (مانند افتادن سیب نیوتن) است اما انسان‌هایی هستند مانند یوستین گردر که هر زمان سیبِ نیوتن بر سرشان می افتد از آن سیب به ظاهر ساده داستانی خلق می‌کنند با سوال های فلسفی فراوان (انسان ساز) که می‌تواند تاثیری مثبت برای هر آدمی (خواننده داستان) داشته باشد.

رمان «دختر پرتقالی» گفتگوی فلسفی و شاعرانه بین پدر و پسری است که در دو زمان مختلف زیسته‌اند. پدر ماجرای آشنایی با دختری را به شیوه‌ای جذاب (به طریق دست نوشته) برای پسرش بازگو می‌کند و در نهایت، پسر با خواندن یادداشت‌های پدرش، دید جدیدی نسبت به زندگی پیدا می‌کند

داستان توسط راوی، پسری پانزده ساله روایت می‌شود. اسمش «جرج رِد» است و به همراه مادرش، یورگن (ناپدری) و میریام (خواهر کوچک و هجده ماهه) زندگی می‌کنند. جرج رِد به طور اتفاقی به دست نوشته‌ای از پدرش دست می‌یابد. در حالی که پدرش (پزشک هم بوده) یازده سال پیش به دلیل ابتلا به بیماری صعب العلاجی از دنیا رفته بود و در آستانه‌ی مرگ، نامه‌ی دور و درازی برای پسرش از خود به جا گذاشته بود. به گفته مادرش، بیشترین غم و اندوه پدر در آستانه مرگ این بوده که پیش از آن که بتواند پسرش را بشناسد، باید بمیرد

از نکات منفی داستان می‌توان به حوادث فرعی مثل فرصت‌های پیش آمده برای صحبت با دختر پرتقالی، داستان جستجوی دختر پرتقالی در گوشه کنار محله‌ی فروگنر، داستان بلیت بخت آزمایی و … اشاره کرد.

یکی از دلایل پُر فروش بودن این کتاب را می‌توان به «عنوان کتاب» اشاره کرد. خودِ عنوان داستان گاهی به فروش کتاب کمک می‌کند.

جملاتی از کتاب:

– زندگی بخت آزمایی عظیمی است که در آن فقط شماره های برنده را می توان دید.

– اما این انسان چیست؟ ارزش هر انسان چقدر است؟ آیا ما غباری بیش نیستیم؟ غباری که به هوا بلند می شود و هر بادی آن را پراکنده می کند؟

#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#مطالعه#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم #مدیریت

‏#hossein_norouzi

#عکاسی #طراحی

#Photography #design

img_1718.jpg

‎معرفی_کتاب #پنج_نقطه_قوت_برتر خود را بشناسید یا #استعداد یأب #کلیفتون #نوشته #تام_راث

#معرفی_کتاب #پنج_نقطه_قوت_برتر خود را بشناسید یا #استعداد یأب #کلیفتون #نوشته #تام_راث

مدتی بنا داشتم در حوزه استعداد یابی به خصوص کتاب استعدادیابی کلیفتون مطلبی ارایه کنم تا امروز این مهم میسر نشد، اهمیت استعداد یابی فردی بر هیچ کس پوشیده نیست اما قرار گرفتن در مسیر درست خود داستانی است پیچیده و در خور تامل، با توجه به طَی کردن این مسیر در طول زندگی خودم تصمیم دارم این تجربه را با شما به اشتراک بگذارم.

بیشتر افراد درباره توانمندی های خود و آگاهی ندارند و نمی توانند آن توانمندی ها را توصیف کنند، والدین به جای تمرکز بر توانمندی های برتر فرزند خود بر نقاط ضعف آنها تمرکز می کنند ولی واقعیت این چنین نیست کلید رشد انسان این است که خود را براساس آنچه که هست پرورش دهد و اگر انرژی خود را بر روی کارهایی که می توانیم، صرف کنیم فرصت های زیادی به وجود خواهد آمد

لازم است درک کنید شما نمی توانید به هرکسی که می خواهید تبدیل بشوید، فقط می توانید در آنچه که هستید پیشرفت های زیادی کنید

لازم میدانم این نکته را یاد آور شوم که این اثربیش از آنکه به یک منبع آموزشی نزدیک باشد، به یک کاتالوگ علمی نزدیک است و برای استفاده این ابزار عملی باید با دوره های حرفه ترکیب کند.

کتاب نتیجه تعامل پدر #روانشناسی نقاط قوت، پروفسور دونالد اَ کلیفتون همراه با تام راث و گروهی از دانشمندان #گالوپ می باشد که باهدف درک و شناخت بهتر توانایی ها و تمرکز جهت رشد انها تهیه گردید.

دو بخش دارد: بخش اول که به عنوان مقدمه و بخش دوم ٣۴ توانایی بارز را معرفی می کند

اصولی که نویسنده به انها می پردازد:

– پیمودن سخت ترین راه هدف اکثریت برنامه های آموزشی است. راهی که اغلب برای آن ساخته نشده ایم یا توانایی آن را نداریم

– تسلط و فائق آمدن بر نقاط ضعف به یکی از بخش های مهم ساختار #فرهنگی ما تبدیل شده است

این کار پیمودن سخت ترین راه برای موفقیت است

– ضرب المثل نادرستی میگوید: “اگر به اندازه کافی تلاش کنی، میتوانی به هر کسی که می خواهی تبدیل شوی”این صحبت باعث رشد ما نخواهد شد

– بیشتر افراد #موفق با استعدادهای برتر خود کارشان را شروع کرده اند

و در نهایت فرمول زیر ارایه می شود: استعداد × سرمایه گذاری = توانمندی (نقطه قوت)

پی نوشت : این درس بزرگ را از معلم خوبم جناب مهرانی اموختم و همین جا مجددا از ایشان سپاسگزاری می نمایم

#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#مطالعه#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم #مدیریت

‏#hossein_norouzi

#عکاسی #طراحی

#Photography #design

img_1707.jpg

معرفی کتاب : هاگاکوره نوشته یاماموتوچونه نشر چشمه (قسمت دوم)

این پست ادامه کتاب هاگاکوره (پوشیده با برگ ها) نوشته یاماموتو چونه تومو از نشر چشمه می باشد:
– جوهره ی طریقت سامورایی مرگ است. آن گاه که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کنی بی درنگ مرگ را برگزین. دشوار نیست؛ مصمم باش و پیش رو. اینکه بگوییم مردن بدون رسیدن به هدف خود مرگی بی ارزش است راهی است سبکسرانه برای پیچیده کردن موضوع. آن هنگام که تحت فشار انتخاب زندگی یا مرگ قرار گرفته ای لزومی هم ندارد به هدف خود برسی.
– خرد آن کسی که با مشورت خواهی از دیگران تعالی یافته است به درختی تناور با ریشه های بسیار در خاک ماند. اندیشه ی مرد تنها همچون نهالی بی ریشه در خاک است
– این تصور که نیکوکاری بهترین شیوه ی زندگی است و زندگی خویش را صرف نیکی به دیگران کردن٬ بالعکس٬ تو را به بیراهه های بسیار خواهد کشاند
– در زندگی انسان٬ مراحلی در جست و جوی دانش وجود دارد. در پایین ترین سطح٬ هرچه شخص تلاش می کند هیچ ثمری نمی برد. در سطحی بالاتر او مفتون توانایی های خویش است و از تحسین دیگران به دل شاد می شود و از ناتوانی دوستان و آشنایان خود اندوهگین می شود. این مرد ارزش دارد. در والاترین مرتبه مرد چنان به نظر می رسد که گویی هیچ نمی داند. اما مرحله ای متعالی نیز هست که والاترین آنهاست. در این مرحله انسان می داند که راه حقیقت را ژرفایی بی پایان است و هرگز نمی اندیشد که سلوک او به پایان رسیده است.
– مردی که یک بار اشتباهی مرتکب می شود به خاطر پشیمانی خویش صبورتر و کارامدتر از پیش خواهد بود. مردی که هیچ گاه اشتباهی مرتکب نشده باشد شایسته ی اعتماد نیست.
– شرم آور است که مردانن جوان امروز بسیار حسابگرند و غره به دارایی های مادی خویش. مردانی که قلبی حسابگر دارند بی بهره از تکلیف اند و کسی که بی بهره از تکلیف باشد عزت نفس نیز ندارد.
پی نوشت : این کتاب بسیار اموزنده است و میتوان فرهنگ سلوک شرق را به خوبی در ان لمس کرد امیدوارم با این دو پست توانسته باشم حق مطلب را ادا کرده باشم .
#حسین_نوروزی
‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم
#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime #hossein_norouzi
#عکاسی #طراحی
#Photography #design

img_1681.jpg

معرفی کتاب هاکاکوره نوشته یاماموتوچونه نشر چشمه

هاگاکوره (پوشیده با برگ ها) نوشته یاماموتو چونه تومو از نشر والاي چشمه كه امروز قصد معرفي ان را دارم كتاب بي نظيري است كه در ايران خيلي مورد توجه قرا نگرفته است ولي اگر سبك و اراده من را پسنديده باشيد به شما شديدا پيشنهاد ميكنم، اين كتاب اثر والايي بر روح شما خواهد گذاشت، فيلم گوست داگ مرام سامورايي است كه پيش تَر ها ديده بودم كه اشتياق خواندن اين كتاب. را براي من چند برابر كرد،كتاب كوچك و پر محتوايي است تا آنجا كه من زبان كوتاه ميكنم و از كتاب برايتان خواهم گفت:
⁃ همه ی ما زندگی را دوست می داریم و تا حد زیادی منطق خود را بر مبنای آنچه دوست می داریم بنا می کنیم. اما دست نیازیدن به اهداف خود و ادامه دادن به زندگی بزدلی است. این یک خط باریک خطرناک است. مردن بدون رسیدن به هدف خود مرگی بی ارزش و کوته نظرانه است. اما چه باک! شرمی در آن نیست. جوهره ی طریقت سامورایی همین است. اگر کسی بتواند هر روز و شب با روشن ساختن قلب خویش با این واقعیت، چنان زندگی گند که گویی جسمش مرده است، به آزادی حاصل از طریقت سامورایی خواهد رسید؛ زندگی اش بی سرزنش خواهد بود و در کار خویش موفق خواهد شد.
⁃ هر روز باید به مرگ گریز ناپذیر اندیشید. هر روز و آن هنگام که جسم و روح تو در آرامش است، به دریده شدن با نیزه ها و زوبین ها، گلوله ها و شمشیرها، ناپدید شدن در امواج سهمگین، افکنده شدن در میان آتشی بزرگ،‌ مرگ با برق صاعقه، مردن پس از زلزله ای بزرگ، سقوط از پرتگاهی عمیق، مردن از پس بیماری یا سپوکه پس از مرگ امیر بیاندیش و تأمل کن. و انسان هر روز و هر روز بی هیچ بیش و کم باید که خود را مرده بشمارد.
⁃ ‎مهم نیست چه کاری در برابر توست، مهم ان است که در این جهان هیچ چیزی غیر ممکنی وجود ندارد. اگرانسان عزم خویش استوار دارد، می تواند اسمان ها و زمین را ان گونه که می خواهد تکان دهد.اما چون انسان بی دل و جرئت است، نمیتواند عزم بر این کار دارد.این که تو بتوانی اسمان ها و زمین را تکان دهی، همه به نیروی عزم و اندیشه ی تو بستگی دارد.
ادامه دارد …

پي نوشت : اين كتاب آنقدر تاثير گذار است كه در چند پست ان را توصيه خواهم كرد.
پي نوشت : كتاب كمي متفاوت است، خشك است اما كوتاه نياييد و تا اخر بخوانيد.
پي نوشت : جملات بسيار آشناست در گذشته بسيار دور از زبان حضرت علي (ع) نقل شده است.
#حسين_نوروزي
‎#کتاب_بخوانیم#کتابخواني#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم
#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime #hossein_norouzi
#عكاسي #طراحي
#Photography #design