کمی در مورد کتاب بگویم:
داستان با کشش بالا، به طوری که نمی توانید به راحتی کتاب را از خود دور کنید، داستان به هیچ وجه قابل پیش بینی نبود.
یک #رمان معمایی وجنایی با روایتی مدرن و از ماجرای سه زن است هر کدام از این سه شخصیت تنها بخشی از حقیقت را در دست دارند که هر کس از زاویه دید خودش آن را برایمان تعریف میکند. راشل یکی از شخصیتهای رمان زنی دائمالخمر است که برای خودش ارزشی قائل نیست؛ از نظر او زنان فقط از دو وجه قابلتوجهاند: وضعیت ظاهری و نقش مادریشان. پس با این حساب، او که ظاهری معمولی دارد و نازا است، نمیتواند مورد توجه مردی واقع شود. موهبتی که احتمالاً از نظر او، زنهای دیگر قصه ـ آنا و مگان ـ از آن بهرهمندند. راشل بیش از آنکه در واقعیت زندگی کند، در خیال و بین آدمهای خیالیای که فقط خودش آنها را میبیند سیر میکند؛ آنقدر که درگیر حوادث بینشان میشود. حوادثی که هیچوقت رخ ندادهاند.
دختری در قطار» یکی از پرفروشترین رمان سال ۲۰۱۵ است که تنها چند ماه پس از انتشار، رکورد فروش افسانهای «هری پاتر» را شکست.
قسمتی از کتاب:
چرا این قدر این خانه کوچک شده؟ چرا آن قدر زندگی آم خسته کننده شده؟ این همان چیزی بود که من می خواستم؟ یادم نمی آید. فقط چیزی که می دانم این است که چند ماه پیش بهتر شده بودم. اما الان دوباره نمی توانم فکر کنم. نمی توانم بخوابم. نمی توانم نقاشی بکشم. انگیزه فرار روز به روز در من قوی تر می شود. شب وقتی دراز می کشم می شنوم یکی در گوشم دایم می گوید: برو، برو.
چشم هایم را که می بندم در سرم پر از تصاویر گذشته و آینده می شود. چیزهایی که در رویای آن هستم. چیزهایی که باید داشته ّباشم ولی کنارشان گذاشته ام. آرامش ندارم. از هر سویی که می روم به بن بست می رسم. گالری بسته، خانه ای که در این جاده است, علاقه زنان به ورزش پیلاتس، مسیر ریل قطار ته باغ. وقتی قطار بارها و بارها از جلو من رد شود، یادم می اندازد که هزاران آدم هر روز با قطار این سو و آن سو می روند؛ اما تو هنوز سر جای خودت هستی.
رمان ۴٠٠ صفحه ای از پائولا هاوکینز #انتشارات #هیرمند و #ترجمه
#مهر_آیین_اخوت #کتاب #پیشنهاد #باید_خواند
#عکاسی #حسین_نوروزی #طراحی #photography #book #hosseinnorouzi #hossein_norouzi