در مورد کتاب:
مهمترین بخشهای روان پای میز قمار میگذرد و #داستایوسکی به شکلی تأثیرگذار #احساسات متغیر یک قمارباز را در لحظات بردوباخت ترسیم میکند. #نیچه عقیده داشت آنچه درباره #روانشناسی آموخته عمدتاً حاصل مطالعه آثار داستایوسکیست؛ رمان قمارباز تأکید دیگریست بر این واقعیت که هیچ نویسندهای در تجزیهوتحلیل روان آدمی به گردپای داستایوسکی نمیرسد و #خواننده #رمان قمارباز درواقع #شاگردیست که پای درس #روانشناسی استادی همانند داستایوسکی نشسته است.
پوچ گرایی و تقدیرستایی دو روی سکه ای به نام “صوفی گری مسؤولیت گریزی ” است. پوچ گرایی زمانه جبر را بر انسان مستولی می سازد که آدمی خود را در زیرسلطه ازلی و ابدی قوای قاهره بازیچه ای می بیند، سرنوشت قهرمانان داستان های داستایوسکی اصل رد “عقل ” و قبول “عشق ” است. در رمان “قمارباز ” از کسی عمل خیر و پاداش بی منت نمی توان سراغ گرفت.
این ترجمه ( #جلال_آلِ_احمد) را #پیشنهاد-نمی کنم ، به همین دلیل پست را بیشتر از این طولانی نمیکنیم تا فرصتی مجدد دست دهد ترجمه بهتر را #مطالعه کنم