img_1961.jpg

پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی

پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی در نگاه اول، به شکل فریب آمیزی یک داستان ساده به نظر می آید. این رمان کوتاه اگرچه حجم نسبتا کمی دارد، اما سرشار از درام است و به شکلی زیبا ، استقامت انسان در سخت ترین دوران زندگی را به نمایش می گذارد.

سانتیاگو می‌تواند نماد انسان در برابر دریای مشکلات زندگی باشد. سختی پس از سختی، تنهایی و دشواری بدون پایانی خوش، انسانی در رنج که با این حال همواره امیدوار است و از سرنوشتش شکایتی نمی‌کند و فقط به سوی هدفش پیش می‌رود. هیچ درد و رنجی سانتیاگو را از سعی و تلاش باز نمی‌دارد. به قول خودش «برای مرد که درد معنی ندارد.»

این داستان تصویری کامل از زندگی را ارائه می دهد. پیرمرد برای شکار ماهی و بردن آن به خانه هر کاری انجام می دهد. او هیچ اشتباهی نمی کند و تمام کارها را به درستی انجام می دهد، ولی باز هم کافی نیست. سانتیاگو به منظور حفظ غنیمت باارزشی که با سخت کوشی به دست آورده است، به تلاش خود ادامه می دهد و حتی با کوسه ها هم مبارزه می کند. در زندگی همه ما پیش آمده است که برای دست یافتن به یک هدف؛ همه کار انجام می دهیم، تمام کارها را به درستی به سرانجام می رسانیم، اما به یک باره تمام رویاها و امیدهایمان بر باد می رود. با این وجود اما همینگوی می خواهد درباره مساله دیگری صحبت کند، او می خواهد بر اهمیت همین تلاش ها تاکید کند. زندگی هرقدر هم سخت و ناعادلانه باشد، اما باز هم امکان دستیابی به امیدها و رویاها وجود دارد. پیرمرد و دریا می تواند یک رمان الهام بخش برای هرکسی باشد.

پیرمرد و دریا،تقابلی ست میان امید و ناامیدی،انسان و طبیعت،و حس مبارزه طلبی یک انسان که تا پایان داستان در رمان جاری ست، پیرمرد در واقع نماد اراده ی انسانی برای پیروزی بر طبیعت خشن دریا است،طبیعتی که هم دوستش می دارد و هم با آن به مبارزه برمی خیزد.

زاویه دید داستان سوم شخص ( دانای کل ) است. راوی ذهن تمام شخصیتهای داستان حتی خوابهای پیرمرد را می کاود و هر آنچه را که لازم می داند به خواننده می گوید . داستان کلاسیک است .

« آدمی می میرد ، اما شکست نمی خورد . »

در انتها مطالعه این اثر پیشنهاد می کنم

#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#مطالعه#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم #مدیریت

‏#hossein_norouzi

#عکاسی #طراحی

#Photography #design

img_1948.jpg

یکی مثل همه فیلیپ راث با ترجمه استاد عزیزم جناب خاکسار

یکی مثل همه فیلیپ راث با ترجمه استاد عزیزم جناب خاکسار

مضمون کتاب از نمایشنامه‌ای قرون وسطایی با همین نام گرفته شده است. در کتاب یکی مثل همه نیز شخصیت اصلی داستان مردی بی‌نام و بی‌خدایی است که برای رویارویی با مرگ آماده نیست و تمام زندگی خود از این لحظه هراسیده است.

شخصیت اصلی داستان که بی نام است, تباری یهودی دارد اما مذهبی نیست، از نظر او آدمها به دنیا می آیند که زندگی کنند و بمیرند , اما از این زاویه دید , تنها چیزی که داریم همین “بدن”مان است و بدن هم رو به زوال و فرسودگی است و مرگ سرنوشتی محتوم.

زندگی او به دو دوره قابل تقسیم است: دوره اول همان بهشت کودکی است که برادرش به صورت مختصر در کنار تابوت برای جمع بازگو می کند و مشخصه اش دور بودن از هرگونه ترس و نگرانی است . دوره دوم برزخ فرسودگی! که از زمان اولین مواجهه او با بیمارستان و آشنا شدن با مرگ, شروع می شود و به همین خاطر عموم وقایع مورد اشاره در داستان با بیماری های او کدگذاری و بیان می شود.

موضوعات اصلی قابل تعامل کتاب:

میل به جاودانگی:

یکی از رویاهای بشر از ابتدای تاریخ پیدا کردن راه و توجیهی است برای فرار از همین عمومیت وحشتناک مرگ ؛ گاه در قالب مذهب, گاه در قالب هنر و امثالهم …اصولن پیشرفت پزشکی و تمسک به آن در راستای همین است که خدای ناکرده یک دقیقه زودتر نمیریم!

پیری:

ما در طول عمرمان مشغول مبارزه با روند فرسودگی بدن مان هستیم اما از یک زمانی به بعد , این یک نبرد بی امان است… نبردی بی امان در زمانی که از نظر توان بدنی در ضعیف ترین حالتیم…فرایندی که نویسنده آن را به قتل عام تعبیر می کند.

چند برداشت از کتاب:

– مرگ زمانی می آید که کمتر از همیشه به یادش هستیم

– این که کسی قصد دلگرم کردن آدم را داشته باشد اصلن چیز کمی نیست, خصوصن اگر آدمی باشد که به طور معجزه آسایی هنوز دوستت دارد.

– همه عزیزانمان و خودمان باید بیشتر از این عمر کنیم. می دانم.

– بدترین جنبه تنهایی: باید سخت تلاش کنی تا ذهن گرسنه ات را از نگاه به گذشته بازداری تا نابود نشوی.

در انتها مطالعه این اثر پیشنهاد می کنم

#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#مطالعه#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم #مدیریت

‏#hossein_norouzi

#عکاسی #طراحی

#Photography #design