img_1647.jpg

معرفی کتاب #ناتور_دشت اثر #جی_دی_سالینجر #ترجمه #محمد_نجفی

معرفي كتاب #ناتور_دشت اثر #جي_دي_سالينجر #ترجمه #محمد_نجفي
ناتور دشت کتابی ست به ظاهر ساده٬اما بسیار غنی که منبع جذبه اش بسیار ژرف است و به گونه ای پیچیده از حالتی به حالت دیگر تغییر می کند.در لایه ی زیرین داستان با هولدنی برخورد می کنیم که شخصیتی بسیار پیچیده و متقاعد کننده تر از آن دارد که طرفدارانش مایل به درک او هستند.

به نظر من #سلینجر یكی از نوادر #داستان‌نویسی معاصر دنیاست. این نوبت كتابی معروف از او را معرفی می‌كنم كه خواندنش برای كسانی كه حتی گذرا و توریستی كتاب و به ویژه رمان می‌خوانند لازم و شگفتی‌آور است. ناتور دشت كتاب شاهكاری است.
اما در باب زبان داستان باید گفت زبانی کوچه بازاری است. در مقایسه مختصری که انجام دادم ترجمه محمد نجفی را در این زمینه بهتر دیدم .
داستان­های سالینجر راجع به فرهنگ آمریکایی یا غربی نیست راجع به انسان است، انسانی که در موقعیت­های مختلف زندگی­اش دچار رنج­ها و لذت­های خاصی می­شود و آنها را تجربه می­کند، خواندن سالینجر در من این احساس را ایجاد کرد که من دیوانه نیستم. انگار این اتفاقاتی که می­افتد فقط برای من نیست که می­افتد. شخصیت­های سالینجر هم همین احساس را دارند یعنی انسان به یک­بار با انسانیت آشتی می­کند. انسانی که در همین تهران می­تواند داستان­های سالینجر را بخواند با انسانیت آشتی می­کند
چند جمله از اين كتاب:
⁃ مشخصه ی یک مرد نابالغ این است که میل دارد به دلیلی با شرافت بمیرد٬و مشخصه ی یک مرد بالغ این است که میل دارد به دلیلی ٬با تواضع زندگی کند.
⁃ تنهایی و تنفر او از دروغ مردم اعجاب‌آور است: «اكثر مردم بلد نیستن لبخند بزنن یا یه لبخند كثیف تحویل آدم می‌دن»
⁃ حتی شكل دست دادن مردم هم برای او مایهٔ نفرت است. حتماً كسانی را می‌شناسید كه موقع دست دادن با شما انگشت‌هایتان را له می‌كنند: « از اون آدم‌هایی بود كه فكر می‌كرد اگه موقع دست دادن چهار تا انگشت آدم رو نشكونه همه فكر می‌كنند اواخواهره»
⁃ نقد مذهب هم از لحن تیز هولدن برمی‌آید: «حواریون بعد از مرگ عیسی خیلی خوبن ولی تا وقتی عیسی زنده‌س یه پول سیاه هم به دردش نمی‌خورن»

پي نوشت : این کتاب این قدر مزخرف بود که نمیتونستم ازش چشم بردارم!؛(یک مزاح کوچیک از همين كتاب!)

#حسين_نوروزي
‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم
#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime #hossein_norouzi
#عكاسي #طراحي
#Photography #design

img_1489.jpg

#معرفی #کتاب #قمارباز اثر #فئودور_داستایفسکی #ترجمه استاد #سروش_حبیبی

#معرفی #کتاب #قمارباز اثر #فئودور_داستایفسکی #ترجمه استاد #سروش_حبیبی
سال پیش این #رمان فاخر را با ترجمه #جلال مطالعه کردم که اصلا جذاب نبود و داستان به طور ناجوانمردانه ای مورد ظلم قرار گرفته و از جذابیت اثار داستایفسکی بی بهره بود ، تصمیم گرفتم که با ترجمه استاد مجددا مطالعه کنم، این داستان بی معنا با ترجمه ایشان بسیار جذاب آرائه شد و لذت بردم و ان را باز شما به اشتراک می گزارم.

‎سرنوشت قهرمانان داستان‌های داستایوسکی اصل رد “عقل ” و قبول “عشق ” است. در رمان “قمارباز ” از کسی عمل خیر و پاداش بی‌منت نمی‌توان سراغ گرفت.
‎تنها روس‌ها می‌توانند همه این خوبی‌های مخالف را با هم در خود جمع کنند. راستی هم، انسان دوست دارد که بهترین دوستان خودش را در مقابل خود، خوار ببیند. دوستی بیشتر اوقات بر روی تحقیر و شرمساری بنا نهاده می‌شود. این حقیقتی است قدیمی که همه مردان با فکر از آن اطلاع داشته‌اند. ولی در این حالت به خصوص، من راستی خوشحالم که شما هرگز اندوهگین و دلتنگ نشده‌اید بگویید ببینم، تصمیم نگرفته‌اید که قمار را ترک کنید؟

 

پوچ‌گرایی و تقدیرستایی دو روی سکه‌ای به نام “صوفی‌گری- مسؤولیت‌گریزی ” است. پوچ‌گرایی زمانه جبر را بر انسان مستولی می‌سازد که آدمی خود را در زیرسلطه ازلی و ابدی قوای قاهره بازیچه‌ای می‌بیند. بنابراین باتکرار اقتدار جبر و حقیقت مرگ آدمی‌، نسخه‌های “اصل لذت‌جویی ” در اشکال مختلف آن اقامه می‌گردد.

راوی داستان آلکسی ایوانیچ معلم سرخانه جوانی است که در جمع خانوادگی یک ژنرال روس انجام وظیفه می کند. این خانواده در اثر سهل انگاری ها و ولخرجی ها و قمار و… ژنرال, ثروت خود را از دست داده است
آلکسی عاشق پولیناست و حاضر است هرکاری که خوشایند اوست انجام دهد اما مشخص نیست که پولینا نیز علاقه ای به او دارد یا خیر .مثلاٌ آلکسی حاضر می شود بنا به دستور پولینا در محوطه هتل به بارونی آلمانی توهین کند (محض خنده!) و به همین دلیل شغل خود را به خطر می اندازد. پولینا از او می خواهد که برایش قمار کند و از این طریق مشخص می شود که او نیاز مالی شدیدی دارد…
پی نوشت: کتاب های ترجمه را حتما از زبان اصلی و مترجمین اصیل مطالعه کنید تا بتوانید ریشه را جذب کنید
پی نوشت ٢: #داستایوسکی , #داستایفسکی , #داستایوفسکی … مسئله این است! دنیایی است،حتما بخوانید
پی نوشت ٣: چرا همیشه #قهوه ! یک بار هم #چای
#حسین_نوروزی
‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم
‏#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime #hossein_norouzi
#عکاسی #طراحی
#Photography #design

img_1476.jpg

معرفی کتاب: #برادران_کارامازوف #نوشته #فئودور_داستایوفسکی #ترجمه #استاد #صالح_حسینی

معرفی کتاب: #برادران_کارامازوف #نوشته #فئودور_داستایوفسکی #ترجمه #استاد #صالح_حسینیبلاخره رمان تمام شد و من توضیحاتی کلی در این خصوص ارایه می کنم، در ابتدا باید اشاره کنم شما با کتابی سنگین و پرمحتوا روبه رو هستید و اصلا نمی توانید سطحی از ان عبور کنید، به همین دلیل کمی وقت گیر خواهد شد، به نظر من برادران کارامازوف اثری کاملاً مذهبی است که 

در آن به خوبی کوشش بشر برای دستیابی به ایمان نشان داده شده است، همچنین داستانی از جنایت و شرحی از کشمکش های روح یک مرد برای حقیقت تقوا می باشد. 
داستان کتاب نقل #قتل پدری به دست پسرانی که هرکدام در ماجرای این جنایت به نحوی سهم داشتند . در لایه عمیق تر معنا ، “برادران کارامازوف” #رمانی است روانشناسانه که در مورد “ایمان” ، ” اخلاق” ، ” شک ” ، “عقلانیت” ،” اراده آزاد انسان ” و نهایتا تجدد در روسیه ، بحث می کند 

#داستایوفسکی در بسیاری از آثارش به تشریح خصوصیات انسانها می‌‌پردازد. ذره‌بین هنرمندانه او ایمان، رنج، تنهایی، عشق، گزینش بین خیر و شر، لطف خداوندی، رهایی از گناه و… را درشت می‌کند. او اغلب به درون ذهن شخصیتهای آثارش نقب می‌زد وخواننده را به مکاشفه‌ای درونی با آنها فرا می‌خواند، که رهاورد این کار او شناخت مفاهیم عمیق زندگی است.

آخرین اثر داستایوفسکی بسیاری آنرا اوج هنر او در نویسندگی می دانند قابل تامل و خواندنی است
#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم

‏#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime #hossein_norouzi

img_0920.jpg

معرفی کتاب، خداحافظ گاری کوپر از رومن گاری

#خداحافظ_گاری_کوپریک #رمان نسبتا پیچیده با یک موضوع ساده به نام #عشق، از #رومن_گاری، جملات فوق العاده و قابل تامل که از زبان جوانی به نام لنی ، لنی شخصیتی بسیار #جذاب و دوست داشتنی دارد، یه اسکی باز حرفه ای که عاشق چوب های اسکی اش است و همیشه در همه جا همراهش است،او تقریبا بی سواد ولی در نقش دانای کل، او ازاد از قید تعلقات است و فوبیای وابستگی دارد تا جایی که در جمله پایان رمان نماینگر این موضوع است : اتومبیل را نگه داشت و خود را در بغل او انداخت و او را در اغوش فشرد ، چرا گریه می کنی؟ اونهایی که می گذارند و میرون را دوست ندارم، برای همینه که خودم اول میرم، اینطوری خاطر جمع ترم.

شخصیت مقابلش جس نیز نماد یک #دختر #وفادار است که با #عاشق شدنش دست به هر کاری برای رسیدن به لنی می کند، هر دو را بسیار دوست دارم و با انها همزاد پنداری نزدیکی می کنم، 

نکته جالبی که می توان در خصوص این کتاب عنوان کرد نسخه #انگلیسی کتاب اصلا مورد توجه واقع نشده است گاری بعد از ان ان را به فرانسه با نگاه #رومانتیک که مخصوص ادبیات فرانسه است باز نویسی می کند و ترجمه آقای #سروش_حبیبی نیز #ترجمه ان نسخه #فرانسه ان است.

این اثر مصداق بارز #هنر مدرنی است که ادعا های مسخره پست مدرن را در بوق و کرنا نمی کند و به راحتی خویشتن را از مدرن بودن می رهاند.

در این اثر را دوبار خواندمش و از این بابت بسیار راضی هستم، هر چند انتهای کتاب کمی سطحی می شود ولی این دلیل نمی شود زیبایی های اثر زیر سوال رود.

مهمترین موضوع أزادی از قید تعلقات است که بسیار فوق العاده است، این یعنی #خوشبتی ، بدان اگر به ان رسیدید قطعا خوشبختی یارتان شده است. این رمان فلسفی فوق العاده را حتما بخوانید و از ان لذت ببرید.
#حسین_نوروزی

‏‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم

‏#bookshelf#book

img_0903.jpg

معرفی کتاب، عامه پسند، اثرچارلز بوکفسکی

در ابتدا صحبتم اشاره می کنم با یک داستان معمایی و جذاب رو به رو هستید، به طوری که نمیتوانید از داستان جدا شوید.

تذکر( در این کتاب از کلمات نامتعارف بسیار یاد می شود)

عامه پسند سرشار است از تخیل، از فرای واقعیت‌ها، از چیز‌هایی که تنها در خواب می‌توان یافت، آن هم بدون دلیلی منطقی بر حضور فلان فعل یا فلان شخصیت، چیزی شبیه به رویا یا کابوس! و این تعریفی است کامل برای سوررئال، در ابتدا اتفاقات برای خواننده‌ی اثر عجیب می‌نماید اما همینطور که جلو می‌رود دیگر همه چیز برایش تبدیل به واقعیت می‌شود، خواننده به جایی می‌رسد که دیگر امکان وقوع برایش مهم نیست بلکه تنها به دنبال کردن قصه امید دارد و در نهایت بوکفسکی خواننده را به جایی می‌کشاند که عاشق نیکی بلان می‌شود، آن هم با تمامِ گند اخلاقی هایش، البته نباید اثر قلم جناب خاکسار را در جذابیت این داستان نادیده گرفت.

موضوع کتاب:

نیکی بلان که مدت‌هاست از بیکاری مگس می پراند، سفارش جالبی دارد؛ دستگیری نویسنده‌ی فرانسوی و مشهور مورد علاقه‌ی بوکفسکی، لویی فردینان سلین، که سال‌ها پیش از زمان داستان درگذشته است. با سفارشِ مرگ، شانس به نیکی بلان روی خوش نشان می‌دهد. هنوز او سفارش اول را به انجام نرسانده؛ سه سفارش دیگر هم دریافت می کند:

ـ پیدا کردن گنجشک قرمز.

-اثبات خیانت یک زن به شوهرش.

ـ کم‌کردن شرِ یک زنِ زیبای فضایی از سر مدیر یک موسسه کفن و دفن.

بخشی از کتاب:

روی پشت بام همسایه است. بعد برگشتم، خمیردندان را پیدا کردم و لوله‌اش را فشار دادم. زیادی بیرون آمد. از روی مسواک سُر خورد و تلپی افتاد توی روشویی. سبزبود. شبیه یک کرم سبز بود. انگشتم را تویش فرو کردم و مقداری اش را دوباره روی مسواک گذاشتم و شروع کردم به مسواک زدن. دندان‌ها. عجب چیزهای وحشتناکی بودند. مجبور بودیم که بخوریم، بخوریم و باز هم بخوریم. همه‌مان نفرت‌انگیز بودیم. سرنوشت همه‌ی ما همین بود که کارهای حقیر کثیف‌مان را ادامه بدهیم. بخوریم و بگوزیم و بخارانیم و لبخند بزنیم و در روزهای تعطیل مهمان دعوت کنیم.
#حسین_نوروزی

‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم

#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime#vscobook#bookstagram#booklover#instabook #hossein_norouzi

img_0861.jpg

معرفی کتاب ، یادداشت های یک دیوانه اثر نیکولای گوگول

یادداشت های یک دیوانه اثر نیکولای گوگولاکثر آثاری که من معرفی میکنم، کتاب هایی است که اثری در تاریخ ایجاد کرده اند و قابل تامل هستند و طبعتا نویسندگان نام آشنایی هم دارند، که نیاز توضیح إضافی در خصوص نویسنده را از من سلب می کند. در مورد گوگول فقط می توان گفت که ساده می نویسد اما ‫این سادگی قصه نویسی ، این صراحت لهجه ، این پرهیز از نمایش پردازی ، این پیش پا افتادگی و معمولی بودن اتفاقاتی به وسیله ی نویسنده توصیف می شود ، علائم حقیقی و قطعی خلاقیت هستند…. یکی از برجسته ترین علائم اصالت خلاقیت یا حتا بگوییم خود خلاقیت همین ارائه ی مظاهر بارز و مشترک خصوصیت هاست که مهر و نشان نویسنده است . در آثار نویسنده ای که قریحه ای اصیل دارد هر شخص مظهر بارز خصوصیت هایی است و هر نمونه برای خواننده ی بیگانه ای ، آشنا ست‬….

‫شوخ طبعی حقیقی آقای گوگول به تمامی در دیدگاه صادقش نسبت به زندگی نهفته است …. علت این مضحک بودن ، این کاریکاتور سازی را ، نباید در توانایی یا گرایش نویسنده برای پیدا کردن جنبه ای مضحک در هر چیز جست ، بلکه علتش وفاداری محض به زندگی است ‬.

یادداشت‌های یک دیوانه، بولوار نیفسکی، دماغ، شنل، کالسکه، ماجرای نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفوروویچ، مالکان قدیمی، و ایوان فیودوروویچ اشپونکا و خاله‌اش عناوین داستان‌های این مجموعه را تشکیل داده‌اند که جالبترین انها شنل ، بلوار نیفسکی است البته از نگاه من.

داستان ها را توضیح نمی دهم تا شما این داستان ها را بکر بخوانید، بسیار جذاب است و حتما توصیه می شود.
#حسین_نوروزی

‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم

#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime#vscobook#bookstagram#booklover#instabook #hossein_norouzi

۱۸۱۶۰۲۶۴_۳۱۹۳۹۹۰۰۱۸۲۶۶۷۴_۵۶۱۲۰۶۵۲۲۲۵۷۶۵۷۰۳۶۸_n

معرفی کتاب شب های روشن اثر فئودور داستایوفسکی

#شب های_روشن اثر #فئودور_داستایوفسکیقبل از شروع می گویم که با یک داستان فوق العاده رو به رو هستید، رمانی که شما را جادو خواهد کرد و بدون شک مغلوب #هنر #نویسنده خواهید شد.

این #داستان، روایتی به شدت واقعی و دردناک از اجتماع آدم‌هایی است که به پیرامون خود بی‌توجه‌اند. راوی شب‌های روشن، چنان در خود فرورفته و در خود غرق شده است که بود و نبود او به چشم هیچ یک از اهالی شهر نمی‌آید. شاید این راوی بیچاره که سرانجامی جز فراق و تنهایی برایش نیست، سمبلی باشد از سرگشتگی و بیگانگی انسان امروز با تمام هراس‌های بی‌پایانش.

داستان، حکایت چهار شب متوالی زندگی مردی است که خجالت‌زده از جامعۀ انسانی اطرافش، خود را در خیال‌های مداوم محصور کرده است. این مرد رؤیاپرداز خیالاتی، از کنار آدم‌های دور و برش می‌گذرد و به قصۀ زندگی تمام آن‌ها فکر می‌کند، بی‌آن که توان برقراری ارتباط با هیچ‌کدامشان را داشته باشد. این است که دل به دیوارها و خانه‌ها می‌سپرد.

ذکاوت #داستایوفسکی، درهمین بزنگاه است که مشخص می‌شود. ناستنکا، از تمام زیر و بم‌های زندگی‌اش حرف می‌زند، اما راوی تنهای ما، از خود هیچ نمی‌گوید و مخاطب حتی متوجه نمی‌شود که در تمام مدت داستان، با کسی همراه بوده که از گذشتۀ او هیچ نمی‌داند، اما چنان با روح او عجین است که گویی از آغاز در کنارش بوده است. داستایوفسکی، تنهایی، سرخوردگی، انزواطلبی و درونگرایی شخصیتش را نه تنها در ظاهر داستان، بلکه حتی در باطن روایت آن نیز نشان می‌دهد و به مخاطب می‌فهماند چنان قلم شگفت‌انگیزی دارد که می‌تواند او را وادار کند پا به پای راوی اشک بریزد، بی‌آنکه نشانی از او در ذهن داشته باشد یا سطری در وصف او خوانده باشد.

#حسین_نوروزی

‎#کتاب_بخوانیم#کتابخوانی#کتابدونی#مطالعه#معرفی_کتاب#پیشنهاد_کتاب#کتاب_خوب#کتاب_خوب_بخوانیم

#bookshelf#book#bookme#bookish#bookworm#bookwithme#reading#booktime#vscobook#bookstagram#booklover#instabook #hossein_norouzi

img_0849.jpg

معرفی کتاب، صد سال تنهایی اثر مارکز

چند وقتی به دلیل نمایشگاه نتوانستم پست بگذارم، به شدت دلم تنگ شده بود، زیاد … خوب برم سراغ شاهکار مارکز

صد سال تنهایی

مارکز میگوید : «اندکی خیال برای مشکل حیاتی ما ؛ می تواند زندگی را به معنای متعارفی باورپذیر کند . این ؛ دوستان من ! معمای ‎تنهایی ماست ! »
در مورد این رمان صحبت بسیار است و به واقع نمی توان در چند سطر حق مطلب را ادا کرد و این توضیحات اطلاعات کمی در حد اطلاعات عمومی خواهد بود. چگونه خواندنش خود داستانی است، داستانی طولانی و پیچده از روایات ۶ نسل از خانواده بوئندیا، باید با دقت و حوصله خواند. سبک رمان صد سال تنهایی رئالیسم جادویی‌ست ؛  مارکز در این کتاب برای اولین بار این سبک را پایه گذارد و پس از آن آثار زیادی به پیروی از آن نوشته شد . 

اگرچه می توان داستان را به صورت پیشرفت خطی هم تعریف کرد ، اما مارکز اجازه می دهد تا با پرداختن به هر شخصیت با او و با سرنوشت او در مسیر زمان جلو – عقب برویم . و هم چنین نویسنده در داستان سعی دارد با این نوع روایت تکرار پذیر بودن تاریخ را هم به ما نشان دهد . 

تنهایی تم اصلی داستان است . روایت صدسال تنهایی خاندان بوئندیا و یا به طور نمادین مردم امریکای لاتین . انگار سرنوشت همه ی اعضای خانواده را به سوی تنهایی و انزوا سوق می دهد ، به یاد بیاورید خوزه آرکادیو بوئندیای بزرگ « بنیان گذار ماکوندو » که دیوانه شد و زیر درخت بلوط بسته شد تا جان داد و یا ربه کا که پس از مرگ خوزه آرکادیوی دوم خود را درون خانه اش حبس کرد تا در تاریکی های تنهایی فرو رفت و فراموش شد و . . . 

خلاصه ای از کتاب:

داستان در یکی از شبه جزایر کارائیب و به طور کلی در کشور های آمریکای جنوبی آغاز می شود. این کتاب داستان زندگی ۶ نسل از خانواده ای را نقل می کند  که در دهکده ماکاندرو زندگی می کنند .

داستان از صحنه اعدام سرهنگ اوئرلیانو بوئندیا آغاز می شود که رو به روی  جوخه اعدام ایستاده و خاطرات گذشته اش را مرور می کند . سرهنگ به کودکی اش می رود ، زمانی که در سراسر ده ، فقط ۲۰  خانه خشتی بود .

ماجرای  پدید آمدن دهکده ماکاندرو این گونه است : وقتی  خوزه آرکاردیو بوئندیا و اورسلا با هم ازدواج می کنند ، زن جوان که میدانست حاصل ازدواج خاله اش با پسر دایی خوزه ، بچه ای با دم تمساح بود ، از بچه دار شدن می ترسید . اهالی ده خوزه را بابت این مسئله مورد تمسخر قرار می دادند . خوزه که از این مسئله عذاب می کشید ، یکی از دوستانش را که خروس باز بود ، برای دوئل دعوت می کند .

به دنبال این دوئل ، خوزه دوستش را می کشد و پس از آن وی خود را لایق طرد شدن می داند و به این ترتیب با اورسلا ، همسرش و تعدادی دیگر از زوج های ده که از بچه دار شدن می ترسیدند ، مهاجرت کردند .

پس از ۱۴ ماه ، اورسلا و خوزه صاحب فرزندی می شوند که هیبت تمساح نداشت ….

بعد از چندین ماه آوارگی ، یک شب خوزه در خواب می بیند که در همان مکان ، شهر بزرگ و زیبایی با دیوار های آئینه ای بر پا کرده اند …واین گونه آن دسته افرادی که به دنبال عذاب وجدان از محل زندگیشان بیرون آمده بودند ، ده زیبای ماکاندرو را بنا کردند و ادامه داستان که باید خود بخوانید

جملاتی از کتاب

«نسل های محکوم به صد سال تنهایی، فرصتی دوباره روی زمین نداشتند.»

«سرهنگ آئورلیانو بوئندیا آرام و بی اعتنا به نوع تازه زندگی که به خانه هیجان می بخشید، به این نتیجه رسیده بود که راز سعادت دوران پیری، چیزی جز بستن پیمانی شرافتمندانه با تنهایی نیست.»

img_0721.jpg

معرفی کتاب زندگی استیون هاوکینگ

#معرفی_کتاب #داستان #زندگی و #پژوهش های #استیون_هاوکینگ

پیش از هر چیزی باید بگویم استیون یکی از نماد های #خواستن و #توانایی انسان است، این کتاب #سرکذشت انسانی توانا را نمایش میدهد، استیون دچار #بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک است بیماری که تمام اعصاب را تخریب می کند، تا جایی که فرد از بین برود، شاید باورکردنی نباشد ولی استیو حتی کوچکترین بخش یا عضو بدنش را نیز نمی تواند تکان دهد حتی زبانش را !!! در حال حاضر فقط مغز ایشان قادر به فعالیت است. قبل از خواندنش تردید داشتم، ولی از حالا راضی هستم.

این کتاب شرح رشد و رسیدن به موفقیت ایشان است، در کودکی در مدرسه یک شاگرد خودسر و به خصوص بدخط شناخته می‌شد. او هرگز خود را در محدوده کتاب‌های درسی مقید نمی‌کرد، بلکه چون با مطالعات آزاد سطح معلوماتش از کلاس بالاتر بود همیشه سعی داشت در کتاب‌های درسی اشتباهاتی را یافته و با معلمان به جروبحث بپردازد

هوش بالآی أو وقتی نمایان شد که توانست ر امتحان ورودی اکسفورد را با موفقیتی بی همتا پشت سر کذاشت که یک کمک هزینهٔ کامل تحصیلی به او عطا شد.

در دوره کارشناسی ارشد بعد ازقبولی به محصاحبه کننده خود گفت «اگر شاگرد اول شوم به کمبریج راه پیدا می‌کنم. اگر شاگرد دوم شوم در #آکسفورد خواهم ماند. از این رو انتظار دارم مرا شاگرد اول کنید.»

أو توانست به بالاترین مقام های علمی در جامعه دست پیدا کند، همان طور که می دانید ایشان هم اکنون مسئول جاه طلباته ترین پروژه جهان یعنی گذر در زمان است.

در این کتاب با #فیزیک_کوانتوم آشنا خواهید شد و ایشان به تفسیر به توضیح پرداخته، مطالب جالبی از نظریه چگونگی پیدایش دنیا و مطالب کیهان شناسی دارد که برای من جذاب بود، کتاب های زیاد دیگری دارد که بیشتر تخصیی است

بخشی از کتاب:

تفاوت میان گذشته و آینده از کجا ناشی می شود؟ قوانین علم میان گذشته و آینده تمایزی قایل نمی شود، بااین حال در زندگی عادی تفاوتی عظیم میان گذشته و آینده وجود دارد. ممکن است ببینید یک فنجان از روی میز به زمین بیفتد و تکه تکه شود اما هرگز شاهد آن نخواهید بود که فنجان تکه های خود را جمع کند و به بالا بپرد و بر روی میز برگردد. افزایش بی نظمی یا به اصطلاح آن آنتروپی چیزی است که گذشته را از آینده متمایز می کند و به زمان جهت می دهد. هاوکینگ زمانی عقیده داشت که گسترش جهان هستی متوقف و جهان دوباره جمع می شود. او بعدها گفت که اشتباه می کرده است.

#پیشنهاد_کتاب #مطالعه کنید #حسین_نوروزی #عکاسی #طراحی 

#Book #readings #photography #personal #performance #design #physics #hossein_norouzi

img_0648-2.jpg

دنیای سوفی نوشته یاستین گوردر

#دنیای_سوفی نوشته #یاستین_گوردراولین #کتابی که در #تعطیلات به پایان رساندم دنیای سوفی ست، کتابی بسیار اموزنده در زمینه فلسفه و امورت زندگی. از این #داستان بسیار خواهید اموخت، اگر #کتابخوان باشید آنرا خوانده اید و گرنه از قافله جا نمانید که “دنیای سوفی ” کتابیست که حتما” باید خواند.

باید بگویم #مطالعه ان با کتابها داستان معمولی بسیار متفاوت است و هر صفحه و پاراگراف ان اموزنده و قابل تامل است ، در یک نگاه کتابی که #فلسفه را به صورت داستان به زبان ساده بیان میکند، گوردر این کتاب را برای نوجوانان نوشته و به عقیده من بسیار موفق بوده. با اینکه فلسفه به دلیل پیچیدگی هایش همیشه ترد می شده شما میتوانید ان را با بیان شیرین درک کنید. برای من که اینگونه بود .

نویسنده در ابتدای داستان می کوشد تا ذهن خواننده نوجوانش را همانند سوفی(قهرمان داستانش)از زندگی روزمره و حاشیه های پوچ و سطحی آن رها سازد و متوجه ارزشهای اصیل و سوالات سرنوشت ساز تاریخ اندیشه بشری کند. در این راه ازفیلسوفی به نام آلبرت کنوکس استفاده می کند که همانند بئاتریس دانته، سوفی را با خود به عمق تاریخ فلسفه میبرد و از منزلگاه های متفاوت می گذراند.از یونان باستان و فلاسفه طبیعت گرا،سقراط و افلاطون و ارسطو تا کانت، هگل،مارکس و هایدگر.
“مهمترین وظیفه فلسفه این است که انسان ها را از نتیجه گیری سریع برحذر کند، زیرا‪ ‬این نتیجه گیری های سریع میتواند به خرافات منجر شود‪.‬مثلاً گربه سیاهی را در خیابان می بینی؛ چند دقیقه بعد زمین می خوری و دستت‪ ‬می شکند. میان آن گربه ی سیاه و زمین خوردن تو هیچ رابطه علّی وجود ندارد. در علم‪ ‬هم مسئله همین طور است. نتیجه گیری سریع در علم نیز خطاست. اگر بسیاری از مردم‪ ‬دارویی را مصرف کنند و سلامتی خود را به دست آورند، باز هم نمی توان ادعا کرد که آن‪ ‬دارو درمان قطعی بیماری آنها بوده است‪. ‬در این مورد آزمایش هایی روی گروهی از مردم انجام شده است‪ ‬که فکر می کردند با فلان دارو درمان می شوند. به جای آن دارو به آنها آرد و آب داده‪ ‬اند. آیا بعد از این که آنها هم سلامتی خود را به دست آوردند، می شد ادعا کرد که آن‪ ‬دارو این کار را کرده است؟ در این مورد احتمال سومی به درمان آنها کمک کرده است؛‪ ‬مثلاً اعتقاد به موثر بودن آن دارو‪.‬”

بخش هایی از کتاب:

” اگر مغز انسان چنان ساده می بود که ما از آن سر در می آوردیم ‪,‬ هنوز چنان احمق بودیم که هیچ از آن سر در نمی آوردیم ” 

“زندگی پر از اندوه و شادی است. ما به این دنیا می آییم؛ یکدیگر را می بینیم؛ با هم آشنا می شویم؛ لحظه ای را با هم می گذرانیم. سپس از هم دور می شویم و با همان شتابی که آمده ایم، دوباره می رویم. بدون آنکه بدانیم چرا آمده ایم و رفتن مان برای چیست؟”

” اگر به حرکت دستی کلاف به انتهایش برسد پس این تکاپوی خلاق بی انتها از بهر چیست؟”

در قسمتی از کتاب فیلسوف و سوفی در رابطه با هنر و بحث تخیل و تعقل صحبت می کنند که فیلسوف حکایت جالبی را تعریف می کند که (داستان لاک پشت و هزارپا):

در انتها پیشنهاد می کنم حتما این کتاب را نه یک بار بلکه چند بار مطالعه کنید 

#پیشنهاد_کتاب